امنیت و رفاه در ازای صرفنظر از آزادی

گربه ها برای زندگی در کنار اکثر انسان ها در ازای امنیت، غذا و سرپناه، چیزهایی را از دست می دهند؛ آزادی شون و باروری شون (عقیم سازی). البته اگر مثل ما شترها برای انسان ها سود داشتند یعنی گوشت شان را می خوردند یا نیروی کار بودند، آنها را عقیم نمی کردند( در بعضی جاها اینگونه است). نکته جالب اینجاست که امنیت زندگی گربه ها و ما شترها و بقیه موجودات دنیا را خود انسان ها تهدید می کنند. اما قوانین اکثر جوامع خود انسان ها هم همینگونه است، در ازای امنیت و رفاه از آزادی خود صرفنظر می کنند. این ناامنی و مشکلات اقتصادی و زیستی را هم خودشان به وجود می آورند تا قوانین شان پا برجا و مردم تحت کنترلشان باقی بمانند.

روزنوشت های یک شتر

۱۴۰۳-۰۲-۲۵

ادامه «امنیت و رفاه در ازای صرفنظر از آزادی»

می شاشم پس هستم

با زندگی در کنار گربه ها متوجه شدم آنها اعتقاد دارند؛ می شاشم پس هستم. بعدها متوجه شدم اکثر انسان ها هم همینگونه هستند. با اینکه ماهیت شاشیدن در این دو موجود باهم فرق می  کند، شاشیدن انسان ها خیلی مخرب تر بود. انسان ها برای اثبات وجودشان همه جا؛ در زندگی، در مسئولیت ها، در اندیشه ها، در تربیت فرزندان، در سطح شهر، در طبیعت و در سطح جهان می شاشند. انسان معاصر موجود قدرتمندی است که اگر به شاشیدن خودش آگاه نباشید، می تواند همه چیز را نابود کند، همانطور که اگر آگاه باشد، می تواند شرایط را برای حیات خود و همه موجودات بهتر بکند.

روزنوشت های یک شتر

۱۴۰۳-۰۲-۲۵

ادامه «می شاشم پس هستم»

نبود آزادی بیرونی و توجه به آزادی درونی

بنظرم، اکثر شما انسان ها چون آزادی بیرونی ندارید و صدمه های زیادی هم برای بدست آوردن آن کشیده اید، سعی می کنید این آزادی را در دنیای درونی خودتان تجربه کنید. برای همین توجه تان به خودتان روز به روز بیشتر می شود. برای همین بیشتر شعر می‌گویید، نقاشی می کشید، ورزش می‌کنید و درباره ارزش خود و تنهایی صحبت می کنید. اما باید بدانید با این کارها مشکل نداشتن آزادی بیرونی شما حل نمی شود و زندگی با کیفیتی که به آن فکر می‌کنید را نمی توانید تجربه کنید. شما باید به جزئیات بیشتر توجه کنید، درباره جزئیات مسائل گفتگو کنید و راه های عملی بی خطری که همراه با افزایش آگاهی  باشند را در پیش بگیرید.

۱۴۰۳-۰۲-۱۹

ادامه «نبود آزادی بیرونی و توجه به آزادی درونی»

کار فکری

امروز صبح داشتم به شترهایی در اطرافم فکر می کردم که قدرت فکری زیادی دارند و می توانند تحول آفرین باشند ولی اطرافیان اونها به قدرت عضلات و جسم فیزیکی شون اهمیت میدن. کل روز اونها رو با حمل بار درگیر و خسته می کنند. می بینم که هفته ها چیزی نمی نویسند. می بینم که مدام همه چیز را فراموش می کنند. می بینم که چطور قدرت ذهنی اونها و دنیای خلاق ذهنی شون داره نابود میشه. کاش اطرافیان اینها می فهمیدند نوعی کار هست که تعداد اندکی بهش علاقه دارند، در اون استعداد دارند، برایش تلاش می کنند و در ازای اون مستحق حقوق هستند که بهش میگن کار فکری.

روزنوشت های یک شتر

۱۴۰۳-۰۲-۱۶

ادامه «کار فکری»

ایدئولوژی توسعه

شما انسانها تجربه کرده اید که هر مفهوم و اندیشه ای در طول تاریخ وقتی تبدیل به ایدئولوژی شده است؛ آغازگر دستگاه کشتار شکنجه زندان و آشوبی دیگر بوده است. امروز میبینم اندیشه توسعه، چطور تبدیل به ایدئولوژی شده است. میبینم شما انسان ها چطور کره زمین و همه موجودات آن را که خود شما هم جزئی از آنها هستید دارید با هدف و اندیشه توسعه نابود میکنید. لطفا در مسیرهای خود بازاندیشی کنید.

روزنوشت های یک‌ شتر

۱۴۰۳-۰۲-۱۳

ادامه «ایدئولوژی توسعه»

مسئولانی با ذهن بچه

مدیریت اداره ورزش و جوانان سراوان تهدیدهای شما را به بنده رساندند پیشنهاد میکنم به جای خط و نشان کشیدن و شخصی کردن این مسئله مهم کمی به مسئولیت حقوقی خود که مدنظر بود بپردازید. امیدوارم به همان شکل که برای بنده خط و نشان می کشید برای دزدهای استادیوم ورزشی بخشان هم خط و نشان بکشید تا مشکل حل شود.

روزنوشت های یک شتر

۱۴۰۳-۰۲-۱۲

ادامه «مسئولانی با ذهن بچه»

کاهش ارزش های اخلاقی

بنظرم، در این برهه زمانی، انسان ها باید از خودشون بپرسند که چرا با وجود این قدمت فرهنگی و حضور بیش از هزار ساله دین اسلام و افراد باسواد در این منطقه، روز به روز شاهد افزایش دروغگویی، دزدی، خشونت، قتل، اعتیاد، خیانت، بی عدالتی و فرد گرایی های افراطی هستند؟ چرا ارزش های اخلاقی روز به روز کاهش پیدا می کنند ؟

روزنوشت های یک شتر

۱۴۰۳-۰۲-۰۸

ادامه «کاهش ارزش های اخلاقی»

بزرگ ترین دستاورد انسان

بنظرم، بزرگترین دستاورد انسان ها، ایجاد زندان بوده برای کنترل شرایط و سود بیشتر. از زندانی کردن ما شترها و هزاران موجود دیگر شروع کردن و الان دامن خود آنها را هم گرفته. در هر گوشه این کره زمین میلیون ها انسان زندانی داریم. زندان هایی دارای قوانین مشخص که نهادهایی مثل دولت، دانشگاه، بازار، رسانه، قوه قضایه، پلیس، مدرسه و خانواده به انسان ها یاد میدن چطور توی این زندان ها زندگی کنند.

روزنوشت های یک شتر
۱۴۰۳-۰۲-۰۷

ادامه «بزرگ ترین دستاورد انسان»

استادیوم ورزشی بخشان

بنده بعد از دیدن دزدیده شدن روزانه نرده های فلزی استادیوم ورزشی بخشان و تخریب آن به وسیله انسان ها، به این نتیجه رسیدم که اگر اداره ورزش و جوانان سراوان و انسان های داخل آن را با دو عدد از دوستان سگ نگهبان جایگزین می کردند، استادیوم هنوز سالم بود. اما هنوز هم دیر نشده است.

روزنوشت های یک شتر
۱۴۰۳-۰۲-۰۷

ادامه «استادیوم ورزشی بخشان»

بازنگری در شیوه اندیشه و زیست

بنده معتقدم، هنوز دیر نشده تا تک تک شما انسان ها به حد و مرزهای ستمگری، تغییر در شیوه اندیشیدن و سبک زندگی خود فکر کنید. شما حق زندگی خانواده شتری من را از آنها گرفتید، آنها را زندانی و سلاخی کردید، سپس آنها را به صورت کباب و خورشت خوردید.
هم اکنون در حال زندانی و کشتن یکدیگر هستید. آیا نمی بینید روزانه حق زندگی چند انسان در ایران، پاکستان، فلسطین، چین، کنیا و چندها هزار موجود روی این کرده زمین به وسیله شما انسان ها گرفته می شود؟ آیا هنوز می خواهید همینی که هستید باشید یا به ورژن بهتری از خودتان فکر می کنید؟

روز نوشت های یک شتر
۱۴۰۳-۰۲-۰۶

ادامه «بازنگری در شیوه اندیشه و زیست»

یک وبسایت یا وبلاگ در WordPress.com بسازید

بالا ↑