این تصاویری که مناظر شهری و کوچه پسکوچههای توکیو را به تصویر کشیده اند، از نظر گرافیکی آنقدر متراکم هستند که دیدن آنها هم دشوار است، چه رسد به درک کردن آنها.
به خواندن «اوسامو کانمورا ( Osamu Kanemura )» ادامه دهیدتوکی هیرو ساتو ( Tokihiro Sato )
خیابان های توکیو، کم نور و متروک، با انبوهی از نورهای عجیب دیده می شوند که یا به صورت مداری بالای سطح زمین شناوراند یا ردهایی درهم می بافند. صحنه ها غیرقابل انکار و وهم انگیز به نظر می رسند و تفسیرهای بی شماری ارائه می دهند.
به خواندن «توکی هیرو ساتو ( Tokihiro Sato )» ادامه دهیدنائویا هاتاکیما ( Naoya Hatakeyama )
نائویا هاتاکیما در یافتن چشم اندازهای غیرمعمولی که زیبایی غیر منتظره شهرها را آشکار می کنند، ماهر است. مجموعه در حال اجرای او «Slow Glass» افق توکیو و خیابانهای آن را به گونهای قاب می کنند که گویی از جلوی شیشه اتومبیل باران زده ای میگذرند.
به خواندن «نائویا هاتاکیما ( Naoya Hatakeyama )» ادامه دهیدنوبویوشی آراکی ( Nobuyoshi Araki )
پورنوگراف، منحرف و هیولا، تنها تعدادی از نام هایی هستند که نوبویوشی آراکی را با آنها صدا می کنند، اما از او به عنوان یک نابغه نیز یاد می شود. به نظر می رسد او از جنجال ایجاد کردن لذت می برد و اغلب به چیزهای عجیب و غریب دامن می زند.
به خواندن «نوبویوشی آراکی ( Nobuyoshi Araki )» ادامه دهیددایدو موریاما ( Daido Moriyama )
در یک روز غیرمعمول تابستانی در سال 2004، دو تن از تأثیرگذارترین و مشهورترین عکاسان ژاپنی در بخشی از توکیو به نام شینجوکو (Shinjuku) ملاقات کردند. مسلما آن مکان، قلب تپنده پایتخت است: بزرگترین پایانه راهآهن شهر، مجتمعهای خرید بزرگ، آسمانخراشهای پر از دفاتر کار و منطقه شلوغ چراغ قرمز کابوکیچو (Kabukicho) را به رخ میکشد.
به خواندن «دایدو موریاما ( Daido Moriyama )» ادامه دهیدتوکیو ( TOKYO )
در طول نیم قرن گذشته، توکیو خود را به عنوان یکی از پایتخت های جهانی عکاسی خیابانی تثبیت کرده است. با این حال، برخلاف سایر شهرها، پایتخت ژاپن، دارای نقاط شاخص و دیدنی زیادی یا معماری متمایز و منسجمی مانند جزیره منهتن (Manhattan Island) و هاوسمانی پاریس (Haussmannian Paris) نیست. در عوض، هرج و مرج بصری سبکها و دورههای معماری توکیو منجر به ظهور زیباییشناسی شن مانند و کنتراست بالایی در اواخر دهه 1960 شد که برای عکاسی خیابانی ژاپنی، نمادین است.
به خواندن «توکیو ( TOKYO )» ادامه دهیدیانگ یونگ ( Yang Yong )
من به جای کارگردانی شخصیت های اصلی، با آنها بازی می کنم؛ ما صحنه ها را بداهه می سازیم. قاعده این بازی این است که هیچ قانونی وجود ندارد. شخصیت اصلی، شبیه سازی پیچیده ای از هزاره جدید است؛ قادر به ایفای نقش های متعدد . . . این عکسها مانند عکسهای فیلم هستند.»
به خواندن «یانگ یونگ ( Yang Yong )» ادامه دهیدپولی برادن ( Polly Braden )
شنژن، در استان گوانگدونگ، اولین منطقه ویژه اقتصادی چین بود. در سال 2007 من برای مجله آیکون (Icon) مأموریت داشتم اما برای کتابم China Between (2010) هم عکاسی می کردم. این یک خیابان غیرعادی نبود، اما ترکیب عناصر خوشایند بود. ساخت و ساز جدید، آخرین دیوار قدیمی، بچهها در حال بازی، زنی که اعلامیه می چسباند و یک دکتر (یا او یک کارگر کارخانه است؟) در حال عبور است.
به خواندن «پولی برادن ( Polly Braden )» ادامه دهیدونگ فن ( Weng Fen )
هنرمندی به نام ونگ فن (همچنین با نام ونگ پیجون (Weng Peijun) هم شناخته می شود ) با اشتیاق می گوید: «دختری روی دیوار، من هستم». من در یک مکان تنها، در جزیره هاینان (Hainan Island) زندگی می کنم. من مثل کسی تنها هستم که با دنیا روبرو می شود.»
به خواندن «ونگ فن ( Weng Fen )» ادامه دهیدژانگ دالی ( Zhang Dali )
پس از وقایع میدان Tiananmen در سال 1989، هنرمند چینی ژانگ دالی برای یک دوره شش ساله، خود خواسته به اروپا گریخت. در بازگشت به پکن در سال 1995، او با شهری روبهرو شد که به یک مکان آشفته با تخریب گسترده تبدیل شده بود. جمهوری خلق، درگیر حرکتی سرسام آور به سمت مدرنیته و سرمایه داری بود؛ زبان سنتی، دیوارهای شهر، خانه های حیاط دار و کوچه های تنگ در حال تخریب بودند تا راه را برای هتل های جدید و لوکس، مراکز خرید و آسمان خراش ها باز کنند.
به خواندن «ژانگ دالی ( Zhang Dali )» ادامه دهید