شعار حزب در رمان پاد آرمانشهر 1984 جورج اورول (1949) این بود: «کسی که گذشته را کنترل می کند آینده را کنترل می کند: کسی که حال را کنترل می کند، گذشته را کنترل می کند». این کلمات در مجموعه «History Images» اثر سی سونگ لئونگ طنین جدیدی پیدا میکنند.
بین سالهای 2002 و 2005، لئونگ از شهرهای مختلف جمهوری خلق چین دیدن کرد: از پایتخت پکن در شمال تا Pingyao در جنوب و Xiamen در جنوب، از شانگهای و نانجینگ در شرق تا چونگ کینگ در مرکز. او در هر توقف، لنز خود را با صحنههایی از گسترش بیسابقه شهری، تخریب و بازسازی معماری تمرین میداد. عکس هایی که او گرفته زیبا، اما به شدت نگران کننده هستند؛ آن عکس ها یک منتقد را وادار کردند تا بنویسد: «هیچکدام از چیز هایی که من دیده یا خوانده ام، تغییر عظیمی را که چین در حال تجربه آن است به وضوح نشان نمی دهند. و خبر بد اینکه — تصاویر بسیار ناراحت کننده هستند.»
تقریباً تمام تصاویر لئونگ، از نماهای دوردست و بلندی گرفته شده اند که چشم اندازهای وسیعی را نمایش می دهند. با این حال، دوربین قطع بزرگ او، جزئیات کوچک را با وضوح کریستالی ارائه می دهد؛ اشیاء کوچک و پیش پا افتاده – تیر چراغ ها، دکل های تلفن، نرده ها – بر عظمت و مقیاس غیرانسانی معماری تأکید می کنند. رنگ های خنثی، شاد و ناخوشایند به نظر می رسد؛ آسمان، سرتاسر سفید – خاکستری روشن اما تاریک دارد. سطوح سخت لبههای بتنی، فولاد، شیشه و آسفالت به ترتیبی خشک و یکنواخت به هم متصل شده و بالا می روند. ستونها و ردیفهایی از پنجرهها و بالکنهای یکسان با فاصلهی منظم، بیشتر شبیه شبکههای غولپیکر به نظر میرسند تا بلوکهای آپارتمانی. پیتر فرانکل (Peter Frankel)، منتقد، به ما یادآوری میکند که هر یک از «جعبههای» مختلف در شبکه بهعنوان «محفظهای برای خانواده ای» هستند، در حالی که فیلسوف نایجل واربرتون (Nigel Warburton) مشاهده میکند که چگونه تکرار معماری «حکومتی را توصیف میکند که برای مجموعه بیشتری از فرد ارزش قائل است». این ساختمانها به وضوح برای اسکان جمعیت در حال رشد ساخته میشوند، با این حال لئونگ (با قرار گرفتن در ساعات اولیه روز در مقابل این نماها ) اطمینان حاصل می کرد که قاب ها خالی از مردم باشند. این آثار آزاردهنده و تقریباً آخرالزمانی هستند.
لئونگ اکنون در نیویورک زندگی می کند اما در مکزیک از پدر و مادری انگلیسی و مالزیایی با اصل و نسب چینی به دنیا آمده است. او اولین بار در سال 1984 از چین دیدن کرد و در سال 2002 برای زندگی به پکن رفت. زمانی که او در آنجا بود ایده پشت مجموعه «History Images» را در ذهن داشت، در ابتدا، مانند همه بازدیدکنندگان، او از مقیاس و سرعت بیامان رشد شهر شگفتزده شده بود. به نظر میرسید که بلوکهای برج ها – خانههای دفاتر لوکس، آپارتمانها، مراکز خرید، سوپرمارکتها – در عرض چند ماه جوانه میزنند. مناطق وسیعی با بولدوزر تخریب میشوند تا راه را برای پارکینگها، مجتمعهای ورزشی و جادههای عریض باز کنند. همانطور که او روزانه در خیابان ها قدم می زد، توسعه دهندگانی را با نام هایی مانند «دنیای جدید» (Xin Shijie) و پروژه های ساختمانی با عباراتی مانند «شهر جدید» (Zincheng) و “شهر قرن” (Shijicheng) می دید. پیامدهای این ساخت و ساز های سریع به آرامی برای او آشکار شدند. واضح است که معماران و شهرسازان نه تنها این قدرت را داشتند که هر ساختمانی را که در سر راه آنها قرار میگرفت، تخریب و با خاک یکسان کنند، بلکه همچنین میتوانستند خیابانها را تغییر دهند و سیستمهای گردش راه ها را هم از بین ببرند. چیزی که او در واقع شاهد آن بود، یک نابودی سیستماتیک بود، یک پاک کردن کلی از آنچه قبلاً تمام شده بود.
لئونگ ادعا می کند، «تاریخ به همان اندازه که با کلمات روی یک صفحه ساخته می شود با ساختمان های یک شهر هم ساخته می شود.” او دگرگونی افق شهری را از نظر زمین شناسی ؛ به عنوان یک » ته نشینی (رسوب ) پیچیده از زمان، ناشی از انباشت آهسته و متراکم ساخت و ساز» توصیف می کند . همانطور که یک زمین شناس یا دیرینه شناس به سنگ ها نگاه می کند، ما می توانیم برای خواندن گذشته خود به آجر ها نگاه کنیم. «توسعه یک فرهنگ را می توان از طریق لایه های ساختمانی گذشته خواند که با هم یک خلاصه زمین شناسی از تاریخ را تشکیل می دهند.» عکس Chunshu، منطقه Xuanwu (2004) از آن تاریخ صحبت می کند؛ محله ای را در پکن نشان می دهد که به گفته لئونگ، مربوط به قرن سیزدهم از سلسله یوان است و تا آخرین سلسله امپراتوری چینگ تکمیل نشده بود. با این حال، در زمان گرفتن عکس، این ساختمان ها محکوم و در انتظار نابودی بودند. امروزه ساختمانی بکر و سر به فلک کشیده از فلز و شیشه و آپارتمان های لوکس در این محل قرار دارد. لئونگ تصویر دیگری از پایتخت، Xihuashi Nanli Dongqu، منطقه Chongwen را برجسته می کند (تصویر 4 را ببینید): «منطقه ای را به تصویر می کشد که به طور کامل از سازه ها و خیابان ها پاکسازی شده است.» تنها ساختمان سنتی باقی مانده، میان بلوک های مسکونی – تجاری، سرگردان به نظر می رسد. در واقع، تخریب جمعی بافت قدیمی پکن (و جاهای دیگر) مساوی است با پاک شدن بخشهایی از میراث فرهنگی.
وضعیت پکن با دیگر پایتخت های جهان خیلی متفاوت است. زمانی که لندن بمباران شد، خانهها و کارخانههای مدرن برای پر کردن فضاهای خالی ساخته شدند، اما در کنار نماهای گرجی یا ویکتوریایی (Georgian or Victorian) قرار گرفتند. زمانی که آتش بمباران، توکیو را به طور کامل ویران کرد، برنامه ریزان شهری به طرح های تاریخی برای بازسازی آن روی آوردند. استفان شور (Stephen Shore)، هنرمند آمریکایی، نیویورک را به عنوان مقایسه ای ذکر می کند که ساختمان های التقاطی آن دوره های مختلف را نشان می دهد: «آنها داستانی از تکامل را روایت می کنند. در عکسهای لئونگ از شهرهای معاصر چین، داستان بسیار متفاوتی روایت میشود. جهش زیربنایی، تکامل نیست، بلکه یکی از شکاف های رادیکال است. همانطور که لئونگ میافزاید، برخلاف پکن، این شهرها به عنوان «مجموعه تاریخ» خوانده میشوند، جایی که «مدرنسازی به نوشتن آنچه قبل از آن بوده، ادامه میدهد».
در گذشته، هر زمان که فرهنگی، میراث خود را پاک میکرد، انگیزه اغلب آنها را جورج اورول میدانست – کسی که گذشته را کنترل میکند (پاک میکند/بازنویسی میکند)، آینده را کنترل میکند. چین سابقه طولانی در پاکسازی فرهنگی دارد. در چین امپراتوری، امپراتورها پی در پی شهرها را شکل دادند تا نظم را برقرار کنند. در سال 1966 انقلاب فرهنگی از «چهار قدیمی را خرد کنید“ (Smash the Four Olds) حمایت کرد: ایده های قدیمی، فرهنگ قدیمی، آداب و رسوم قدیمی و عادات قدیمی. همانطور که لئونگ مشاهده می کند، «در قلمرو شهری، این اولین بار با تخریب دروازه ها و دیوارهای شهر دوران مینگ در پکن توسط مائو تسه تونگ شروع شد.» خوشبختانه او نتوانست به آرزوی خود برای تخریب شهر ممنوعه، جامه عمل بپوشاند. با این حال، امروز تاریخ آنقدر دشمن نیست، بلکه یک ناراحتی برای شهرنشینی است. ترکیبی از رشد بیسابقه اقتصادی و دولتی با اقتدار کامل به معنی حذف سریع و گسترده تاریخ چین است؛ در واقع، لئونگ استدلال می کند که تخریب مناطق تاریخی شهری «در مقیاس و ناگهانی برابر با جنگ است.» این باعث می شود که با احساس ناراحتی به چین نگاه کنیم. منتقد، فرانکل بیان می کند که «چین شما را برای دنیا نگران میکند. . . به دلیل توانایی در تحمل نرخ های پرشتاب مصرف و اسراف در اقتصاد جهانی که در حال شکل گیری است».
– کتاب : اطلس جهانی عکاسی خیابانی
– صفحه : 327 – 324
– نویسنده : جکی هیگنز
– ترجمه : عارف خدابنده
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟