احترام گذاشتن به عقاید دیگران، نوعی مغالطه و تعبیر نادرست از » آزادی بیان » است. در مواجه با چنین افرادی باید بگوییم: «من فقط به خود شما، به عنوان یک انسان، احترام قائلم و نه به عقاید شما». من برای مادربزرگم احترام قائلم ولی عقایدش را قبول ندارم. ممکن است عقیده شما بر این باشد که برای سعادت مندی و خوشبختی باید روزی سه مرتبه سر خود را به دیوار کوبید. احترام من به عقاید شما یعنی باور کردن و پذیرفتن همه آن چیزهایی که ممکن است با پارامترها و مدل ذهنی من مغایر باشند.
هر انسانی حق دارد عقیده ای را انتخاب و به هر شکلی که علاقه دارد به آن بپردازد و هر زمان که خواست آن را تغییر دهد.
اما این عقیده نباید باعث سلب آزادی بیان و عقیده دیگران شده و جان و مال و آزادی فردی دیگران را تهدید کند.
اگر عقاید شما باعث اثراتی محدودکننده یا تهدیدگر برای دیگران شوند، نه تنها محترم نخواهند بود، بلکه پس زده خواهند شد.
در آخر اگر با عقیده یا باور کسی موافق نیستیم، انسانی ترین و موثرترین شیوه آن است که دیدگاه خود را با کمال مهر و حوصله
و رعایت عواطف و حدود فهم و حساسیت ها و بدون حمله به خود شخص با او در میان بگذاریم.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟